نسیم خنک بلاخره راهش را به زیر پتویمان باز میکرد. برای ۵ دقیقه بیشتر خوابیدن حاضر بودیم…
یادداشت روزانه
9   مقاله
                9
            خواندن یادداشتهای روزانه و خاطره نویسی دیگران همیشه برای من جذاب بوده، فکر کردم شاید برای شما هم جذاب باشد. پس شروع کردم به نوشتن.
⭐دل آدم که پیج و مهره ندارد که هر وقت خودش خواست بازش کند و کنارش بگذراد….
وقتی داشتم پله ها را یکی یکی پایین می آمدم با خودم گفتم: باید از لحن کلامم میفهمید…
وقتی که میخواهم ظرف بشویم، اینرسی و نیروی ذاتی ماده از یک سو و کافی نبودن ظرفیت…
            قبلی            
                صفحه 2 از 2            
                    
    