قبل از همه چیز بگم اگه علاقمند به خوندن این داستان هستین این تحلیل رو نخونید چون…
اینگونه به نظر میرسد که سال اسپاگتی داستانی است برای تلاش انسان برای یافتن معنای زندگی، مقابله با تنهایی و انزوا و استفاده از عادتهای روزمره بهعنوان راهی برای بقا و ادامهی زندگی.
یک روز صبح توپ بیش از حد بزرگ شده بود. جوریکه دیگر توی تختش جا نمیشد. آقای…
هر شب پیش از خواب فکر میکرد.فکرهایش به شکل تودههای ابر اطرافش را پر میکردند. فکرها او…
آقای اُ یک آدم معمولی بود. موهای خاکستریاش را به عقب شانه میزد. لباسهای معمولی میپوشید. راحت…
خیلی وقت بود که از تو خبری نداشتم. خواستم پیام بدهم اما فیلترشکنم باز نشد. گفتم: زنگ…
داستان درباره ی خانمی ارمنی ست که سال هاست در یک محله ی قدیمی در تهران آرایشگر است.
تو گفتی هرگز تنهایم نمیگذاری.گفتی من با ارزشترین چیزی هستم که در زندگیات داری. آدم هرگز از…
کمتر از یک هفته است که هاشم چیزی نخورده است.
ایده نوشتن این روزنوشت ها از زندگی واقعی من با اندکی تصرف و تخلیص الهام گرفته شده است. ماهی فایتری که غذا نمی خورد و ما به دنبال علت آن هستیم