چهارده هزار و شصت و یک روز است که به دنبالت می‌گردم. چهل تا سیصد و شصت و پنج روز.
انگار چهارده هزار سال است که سرگشته‌ام. اما چیزی که در این چهارده هزار و شصت و یک روز از تو نصیبم شد، همین یک روز اضافه‌ی آخر چهارده هزار و شصت و یک روز است که تفاوتش با آن چهارصد و هشتاد فصل گذشته در این است که فهمیدم اشتباه کرده ام که چهارده هزار و شصت و یک روز، به دنبالت گشته‌ام. دیگر روزهایم را نمی شمارم. این یک روز عاقلانه اندیشیدن را برای خودم نگه میدارم و الباقی چهل سال هم پیشکش تمام چهارده هزار و شصت روز حرام شده برای یافتن توی لعنتی که همیشه توی قلبم بودی و من بیهوده به دنبالت می‌گشتم.

شکوفه علّامی

دسته بندی شده در: